تاریخچه روان پزشکی در ایران
در حالی که در اروپای قرون وسطی بیماران روانی را تسخیرشده توسط شیاطین میدانستند و آنها را شکنجه میکردند تا ارواح را از بدنشان خارج کنند، در ایران بخشی از دارالشفاها به این بیماران اختصاص یافته بود. با ظهور ستارگانی در آسمان پزشکی دوران اسلامی در ایران مانند زکریای رازی، ابوعلیسینا و سیداسماعیل جرجانی، طب ایران به اوج ترقی رسید و پرچمدار جهان پزشکی شد. این بزرگان بیماریهای روانی را ناشی از اختلال مزاجها و اثر آنها بر مغز میدانستند. ابوعلی سینا از معروفترین دانشمندان مسلمان در کتاب قانون، توضیحات زیادی درباره بیماریهای روانی دارد و چنین افرادی را بیمار میخواند.
تفاوت روان پزشکی با روان شناسی
روانشناس دانشآموخته روانشناسی است که از علوم انسانی محسوب میشود. موضوع روانشناسی عبارت است از بررسی رفتار طبیعی و انگیزههای آن. بنابراین لازم است عموم مردم از تفاوت بین روانپزشک و روانشناس آگاه باشند. درواقع روانشناسی، با پزشکی بهطور عام و روانپزشکی بهطور خاص ارتباطی ندارد. درضمن، فارغالتحصیل روانشناسی، اجازه تشخیص و درمان بیماران را نخواهد داشت.
همچنین بهتر است مردم از تفاوت بین روانپزشک و نورولوژیست (متخصص مغز و اعصاب) نیز آگاه باشند. متخصص مغز و اعصاب به کار تشخیص و درمان بیماریهای مغزی مانند سکته و خونریزیهای مغزی، فلج اندامها، مولتیپل اسکلروزیس (یا بیماری اماس) میپردازد. معمولا روانپزشکان به متخصص اعصاب و روان هم معروف هستند.
چقدر روانپزشکان را میشناسید
سادهترین تعریف روان پزشکی عبارت است از شاخهای تخصصی از پزشکی که به کار تشخیص، درمان، توانبخشی و پیشگیری از بیماریهای روانی میپردازد. روانپزشک فردی است که در رشته پزشکی تحصیل کرده و بعد از اتمام دوره پزشکی عمومی، دوره تخصصی خود را در رشته روانپزشکی یا اعصاب و روان میگذراند. روانپزشک پس از گذراندن این دوره تخصصی، هر روز در درمانگاهها و بخشها زیر نظر استادان خود به معاینه و درمان بیماران مشغول است و عصر و شب و ایام تعطیل نیز به صورت کشیک، اورژانس روان پزشکی را اداره میکند.
روانپزشکان اینگونه درمان میکنند
در روان پزشکی این نکته که باید بیمار را درمان کرد نه بیماری را، بیش از هر تخصص پزشکی دیگری در این رشته صادق است. در این رشته پزشکی روانپزشک میکوشد حتی اطرافیان و محیط زندگی بیمار را نیز درمان کند زیرا میداند جامعه ناسالم خود باعث بیماری است.
اگر متخصص قلب، گوارش بتواند درمانی را که درباره بیمار اروپایی یا آمریکایی یا آفریقایی یا چینی به نتیجه رسیده است، با موفقیت درباره بیمار ایرانی نیز به کار گیرد، انتظاری جز این نمیرود زیرا قلب، معده و کبد انسانها همه به یکدیگر شبیه است و به یک نحو کار میکند، اما درباره مسایل روان پزشکی انسانها این امر صادق نیست. تجربههای زندگی انسانها، محیط پرورشی، رفتار والدین، تاثیر آموزگاران، وضعیت اجتماعی، تعلق به گروههای گوناگون قومی، دینی، فرهنگی و زبانی، همه در ایجاد، تخفیف یا تشدید، نحوه ابراز نشانهها، چگونگی پذیرش درمان و پاسخ به درمان روانپزشکی موثر است.
دارودرمانی، رواندرمانی، بستری در بیمارستان و الکتروشوک از روشهای درمانی است که روانپزشک باتوجه به نوع بیماری آن را به کار میگیرد و در انجام آنها دانش و تجربه کافی دارد.
اعضای گروه درمانی مجاز به درمانند؟
در گروه درمانی روان پزشکی که روانپزشک سرپرست آن است، چند عضو وجود دارد که روانپزشک برحسب ضرورت ممکن است برخی کارها را به آنها محول کند. از جمله روانپرستار (پرستار با مدرک کارشناسی ارشد در زمینه نگهداری و مراقبت از بیماران روانی)، مددکار اجتماعی روانپزشکی (مددکار با گرایش روان که رابط با خانواده، محل کار و تحصیل بیمار است)، روانشناس بالینی (کارشناس ارشد روانشناسی که در انجام و تفسیر برخی آزمونهای روانشناختی مهارت یافته است و امکان دارد برخی رواندرمانیهای ساده را هم با نظر و نظارت مستقیم روانپزشک انجام دهد)، کار درمانگر (کارشناس ارشد کاردرمانی با گرایش روان که در زمینه کار با بیماران روانی از نظر سرگرمی درمانی، اشتغال درمانی و هنردرمانی مهارت یافته است.)
هیچ یک از اعضای گروه درمانی روانپزشکی بدون نظارت روانپزشک نمیتوانند و نباید مستقیما و بدون واسطه با بیمار دچار مشکلات روانی ارتباط داشته باشند زیرا تشخیص و درمان جنبه پزشکی دارد و فقط کسی که به جنبههای گوناگون زیستی، روانی و اجتماعی بیمار آگاهی دارد، قادر به این کار است.
بیماریهای جسمی با اختلالهای روانی در ارتباط است
نزدیک به ۴۰۰ نوع نابسامانی روانی وجود دارد که به گروههای مختلفی تقسیم میشوند؛ روانپریشیها (که شدیدترین نابسامانیهای روانی هستند اما امروز با درمانهای موثر قابل درمان کامل یا نسبی هستند)، نابسامانیهای خلقی (از جمله انواع افسردگی، نابسامانیهای دوقطبی)، نابسامانیهای اضطرابی، نابسامانیهای تجزیهای، جسمی شکل، شخصیتی، روانتنی و….
در عین حال باید دانست مسایل روان پزشکی زیربنای بیشتر بیماریهای جسمی و تقریبا همه آسیبهای اجتماعی را تشکیل میدهند. فردی را در نظر بگیرید که در اثر تصادف رانندگی دچار شکستگی استخوان ران شده است. ظاهرا مشکل این فرد ارتوپدی است اما نخست باید پرسید چه عاملی باعث شده این فرد بدون احتیاط رانندگی کند؟
رانندگی بیتوجه به امنیت خود و دیگران از ویژگیهای افراد ضداجتماعی، مبتلایان به نابسامانی شخصیتی مرزی، بیماران شیدا (مانیک) و نیمهشیدا (هیپومانیک) و بیماران افسرده شدید است. بهخصوص بیماران افسرده شدید ممکن است تمایل به خودکشی آشکار یا پنهان داشته باشند و از اتومبیل به عنوان ابزاری برای خودکشی استفاده کنند.
از سوی دیگر افرادی که در معرض عوامل استرسآور قرار میگیرند و دچار نابسامانی سازگاری میشوند نیز زیاد در معرض تصادف قرار میگیرند به نحوی که به این گروه «مستعد به تصادف» میگویند. نداشتن تمرکز حواس که منجر به تصادف رانندگی شود، میتواند در اثر بیماریهای روانی کارکردی نظیر افسردگی، اضطراب، نابسامانی فشار روانی به دنبال سانحه یا ناشی از بیماریهای روانی عضوی چون آلزایمر باشد.
رانندگانی که الکل یا قرصهای محرک یا کوکائین مصرف میکنند نیز بیشتر تصادف میکنند. مصرف این مواد نیز تحتتاثیر عوامل روانی است. اهمیت موضوع، فراتر از این موارد است. واکنشهای فرد به تصادف، شکستگی، نشانههای بیماری، معلولیتها، رعایت یا رعایت نکردن دستورهای پزشکی همه به مسایل روانی مربوط میشود. مورد فوق فقط یک مثال از بین موارد متعدد است و اهمیت روان پزشکی را در سطح فردی و اجتماعی روشن میکند.
به این داستان توجه کنید
در اساطیر یونان باستان از مردی نام برده شده است که در دامنه کوهی قصری داشت و هر مسافری که گذارش به آنجا میافتاد، به قصر خود دعوت میکرد و بهترین اغذیه و گواراترین اشربه را به وی میخورانید و مینوشانید و شب نیز او را به اقامت دعوت میکرد لیکن اشکال از اینجا شروع میشد که او تختخوابی برای میهمان داشت که باید میهمان اندازه آن تخت میبود، اگر قد میهمان بلندتر بود، با بریدن پاهای او وی را به اندازه تخت میکرد و اگر میهمان کوتاهتر از آن تخت بود به قدری پاهایش را میکشید تا به اندازه تخت شود! البته نتیجه معلوم است، میهمان بختبرگشته که به ندرت کاملا به اندازه تختخواب بود، جان سالم به در نمیبرد.
حال و روز بیماری هم که بخواهند او را به زور به اندازه چارچوبهای تشخیصی DSM کنند بهتر از این نخواهد بود. به ندرت ممکن است یک بیمار دقیقا خود را با این معیارهای تشخیصی وفق دهد. البته معیار را که نمیتوان تغییر داد، پس بیمار را باید مطابق معیار درآورد.
بنابراین روانپزشک موفق کسی است که جامعه، فرهنگ، دین، تاریخ و زبان مردم خود را به خوبی بشناسد. روانپزشک موفق با زبان، ادبیات، هنر، فرهنگ عامه و ضربالمثلها، تاریخ و دین بیماران خود آشناست و میداند گرچه طبقهبندیهای DSM یا ICD مفید است (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی که برای تشخیص یبماریهای روانی مورداستفاده قرار میگیرد.
این راهنما بهوسیله انجمن روان پزشکی آمریکا به چاپ رسیده است) اما بیمار وی بر مبنای این طبقهبندیها با او سخن نمیگوید بلکه به زبان و از دریچه جهانبینی خود و گاه با تمثیل یا ضربالمثل یا بیتی شعر نشانه خود را ابراز میکند. روانپزشک باتجربه میداند که جامه تشخیص باید بر بدن هر بیمار خاص دوخته شود و نمیتوان جامه DSM آمریکایی را به زور تن بیمار ایرانی کرد و اگر مناسب او نبود، نمیشود به بیمار گفت تقصیر از قامت ناساز توست وگرنه DSM آمریکایی که نمیتواند اشکال داشته باشد!
هنوز خیلیها با روان پزشکی آشتی نکردهاند
گرچه در حال حاضر ذهنیت بیماران برای مراجعه به روانپزشک در سالهای اخیر تغییرات زیادی کرده است و میتوان گفت این روزها بیشتر مردم با پذیرش بیشتری نسبت به مراجعه روانپزشک اقدام میکنند و البته این مساله تا حدود زیادی ناشی از آگاهی آنها از طریق رسانهها و مطبوعات است. اما مشکلی که در روانپزشکی ایران وجود دارد این است که گروهی از افراد غیرپزشک، خارج از حدود صلاحیت علمی و حرفهای و قانونی مرتکب اقدامهای شبهتشخیصی و شبهدرمانی در مورد بیماران دچار مشکلات روانی و رفتاری میشوند.
با توجه به اینکه تشخیص و درمان مشکلات روانی در درجه اول منوط به بررسی بنیان زیستی آنها و مستلزم آگاهی از آناتومی، فیزیولوژی، پاتولوژی و بیوشیمی است و معمولا بهبود موکول به رفع عدم تعادل بیوشیمیایی دستگاه عصبی مرکزی و محتاج درمان دارویی است که خود نیازمند گذراندن درسهای گوناگون جانورشناسی، گیاهشناسی، ژنتیک، شیمیحیاتی و فارماکولوژی است، قاعدتا فرد غیرپزشک نمیتواند و نباید در این امور دخالت کند.
طبق قانون نیز دخالت افراد غیرپزشک در امور پزشکی جرم تلقی میشود و جنبه کیفری دارد. نگرانکنندهتر آنکه برخی از این افراد حتی در نهان و آشکار نیز دارو تجویز میکنند. تاسفبار است که تاکنون اقدام قانونیای برای ممانعت از این امور غیرقانونی انجام نشده است، هر چند که موضوع به طور مکرر مورد اشاره قرار گرفته است.
دکتر فربد فدائی، مدیر گروه روان پزشکی دانشگاه علوم بهزستی و توانبخشی، عضو هیات مدیره انجمن علمی روانپزشکان ایران
منبع:
راه کلینیک