هر فردی گاهی احساس اندوه میکند ولی آن احساسات گذرا بوده و پس از چند روز از بین میروند. وقتی زنی افسرده میشود، زندگی و عملکرد او مختل میشود و برای خود فرد و خانوادهاش مشکل ایجاد میشود. افسردگی بیماری شایع و جدی است و نیاز به درمان مناسب دارد. زنان بیشتر از مردان مبتلا میشوند. اغلب زنان افسرده به دنبال درمان نمیروند ولی حتی افسردگیهای بسیار شدید هم در اغلب موارد با درمان مناسب خوب میشوند.
علایم افسردگی
تمام زنان افسرده علایم یکسانی را تجربه نمیکنند. علاوه بر آن شدت بیماری و مدت آن نیز در افراد مختلف متفاوت است.
- اندوه ماندگار، حالت مضطربانه و یا احساس خالی بودن
- احساس نومیدی و یا بدبینی
- تحریکپذیری و بی قراری
- احساس گناه، بیارزشی و بیچارگی
- از دست دادن علاقه به فعالیتها و سرگرمیهای لذتبخش
- خستگی و کاهش انرژی
- کاهش تمرکز و مشکل در به یادآوردن جزئیات
- بیخوابی و بیدار شدن در طی شب و یا پرخوابی
- کاهش اشتها و یا پرخوری
- افکار خودکشی
- دردهای مداوم، سردرد، مشکلات گوارشی که با درمان بهبود نمییابند.
علت افسردگی:
عوامل ژنتیکی، جسمی، شیمیایی، هورمونی، محیطی، روانشناختی و اجتماعی در پیدایش افسردگی نقش دارند.
- سابقۀ فامیلی افسردگی یک عامل خطر است. ژنهای متعدد در تعامل با عوامل محیطی در بروز افسردگی نقش دارند.
- تکنیکهای تصویربرداری نشان داده است که مغز افراد افسرده با افراد سالم متفاوت است. مواد شیمیایی دخیل در تبادل بین سلولهای مغزی از تعادل خارج شده است. هورمونهای زنانه عملکرد مغز را تحتتأثیر قرار میدهند. این تأثیر در برخی از دورههای زندگی مثل بلوغ، قبل از قاعدگی، بارداری و پس از آن و یائسگی آشکارتر است.
- وقایع استرسزای زندگی مانند تصادف، از دست دادن فردی، ارتباط نامناسب با دیگری، اغلب در قبل از شروع افسردگی دیده میشود. زنان نسبت به استرس، متفاوت از مردان پاسخ میدهند و مستعد افسردگی هستند. پاسخ زنان بهگونهای است که احساس آن استرس، طولانیتر باقی میماند.
افسردگی اغلب به همراه اختلالات روانی دیگر دیده میشود که ممکن است قبل از آن و یا بعد از آن دیده شود. اختلالات خوردن، اختلال اضطرابی، وسواس، حملات هراس ممکن است افسردگی را همراهی نمایند. افسردگی ممکن است به همراه بیماریهای جسمی مانند بیماری قلبی، سکته مغزی، ایدز، دیابت، مشکلات تیروئید و بیماری پارکینسون دیده شود. افسردگی بیماری جسمی را تشدید کرده و کنترل آن را سخت میکند.
تشخیص و درمان افسردگی:
اگر تشخیص افسردگی زودتر داده شود، درمان آن راحتتر خواهد بود. باید توجه نمود که قدم اول در تشخیص افسردگی مراجعه به پزشک میباشد که او معاینۀ کاملی انجام خواهد داد. برای افسردگی درمان های دارویی و روان درمانی وجود دارد. داروها مواد شیمیایی مغز را طبیعی میکنند. داروهای جدید عوارض کمتری دارند. باید داروها را همانگونه که تجویز شده مصرف نمود و در صورت مواجهه با عارضۀ جانبی با پزشک تماس گرفت. از داروهای جدید ضد افسردگی میتوان به فلوکسیتین، سرترالین و سیتالوپرام اشاره نمود.
اغلب 4-3 هفته طول میکشد تا اثرات دارو ظاهر شود. دارو به مدتی که پزشک تجویز نموده، باید ادامه داده شود تا از عود بیماری جلوگیری شود. قطع دارو باید با مشارکت پزشک و بیمار و با نظارت دکتر انجام شود. قطع ناگهانی این داروها ممکن است باعث بازگشت بیماری و یا علایم ترک شوند. این داروها هیچ وقت باعث اعتیاد به آنها نمیشوند.
اگر زنان بخواهند حامله بشوند، بایستی با پزشک خود مشورت نمایند. حاملگی ممکن است باعث عود بیماری و یا تشدید آن شود. داروها ناهنجاری جنینی ایجاد نمیکنند ولی ممکن است در نوزاد علایم گذرا مانند بی قراری، مشکلات تنفسی و خوردن ایجاد کنند. پزشک با در نظر گرفتن منافع و زیان داروها و بیماری افسردگی تصمیم مناسبی را با مشارکت بیمار اتخاذ میکند. این داروها در دورۀ شیردهی هم مشکلات خاصی ایجاد نمیکنند ولی بایستی سود و زیان آنها در کنار سلامت نوزاد و مادر بررسی گردد.
از عوارض جانبی داروهای ضد افسردگی میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
سردرد، تهوع که موقتی و گذرا است، بیخوابی در چند هفتۀ اول، بی قراری و مشکلات جنسی.
از روشهای روان درمانی نیز میتوان در درمان افسردگی استفاده کرد. با اصلاح خطاهای شناختی در بیمار و روابط بین فردی میتوان به بهبودی کمک کرد. در افسردگیهای خفیف و متوسط این روشها بهترین درمان هستند. استفاده از هر دو روش دارو و روان درمانی عود بیماری را کمتر میکند.
در موارد مقاوم افسردگی ممکن است از شوک الکتریکی استفاده گردد. این روش درمانی ممکن است در اوایل، کاهش حافظه بدهد ولی پس از مدتی برطرف میشود.
چگونه میتوان دوستان و خویشان را کمک کرد؟
- به او کمک کنید تا به پزشک مراجعه کند تا بررسی کامل انجام بشود.
- به او کمک کنید تا داروهایش را به صورت منظم مصرف کند.
- حمایت هیجانی از او داشته باشید. او را درک کنید.
- با او صحبت کنید و به او گوش بدهید.
- احساسات او را خدشهدار نکنید، ولی به او امید بدهید.
- افکار خودکشی را نادیده نگیرید.
- آنها را در فعالیتهای تفریحی و لذتبخش مشارکت دهید.
- درمانهای مفید افسردگی را به او یادآوری کنید.
اگر خودم افسرده شدم، چه کمکی میتوانم بکنم؟
- فعالیتهای خفیف انجام بدهید. در فعالیتهای مذهبی و اجتماعی مشارکت بکنید.
- برای خود اهداف واقعی تنظیم بکنید.
- کارهای بزرگ را به قدمهای کوچک تجزیه کنید و کارهایی را که میتوانید انجام بدهید.
- سعی کنید ارتباط خود را با دیگران حفظ کنید و اجازه بدهید دیگران به شما کمک کنند.
- قبول کنید که خلق شما به تدریج بهتر میشود. قبل از تغییر خلق، خواب و اشتهای شما خوب می شود.
- تصمیمات مهم را به تعویق بیندازید و آنها را با دیگران در میان بگذارید.
مطمئن باشید با درمان افسردگی، افکار مثبت جایگزین افکار منفی خواهند شد.
- *National Institute of Mental Health. Women and Depression. Discovering Hope. 2009. USA